ارائه دهندگان:
گروه مهندسی صنایع، پردیس فناوریهای نوین حضرت زینب (س)، دانشگاه حکیم سبزواری
یکی از راهکارهای ارائه شده برای برطرف کردن مشکل تجاری سازی، ارزیابی موفقیت تجاری سازی فناوری ها، پیش از اجرای طرح است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر تجاری شدن موفق فناوری و تعیین اهمیت نسبی این عوامل برای ایجاد یک مدل ارزیابی موفقیت تجاری سازی فناوری است. با استفاده از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش، 38 مؤلفه موثر بر موفقیت تجاری سازی فناوری استخراج و در 4 بُعد: مشخصات فنی، مشخصات مالی و اقتصادی، مشخصات بازار و قوانین و تاییدیه ها، دسته بندی گردید. برای پالایش و ارزیابی تناسب عوامل استخراج شده با زمینه ها و شرایط واقعی تجاری سازی فناوری، از روش دلفی فازی با نظر سنجی از 18 خبره منتخب، استفاده گردید که در نتیجه 32 مولفه در 4 بُعد شناسایی شد. سپس اهمیت نسبی هریک از مولفه ها و ابعاد موثر بر موفقیت تجاری سازی، بر اساس روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP)ANP)ANP)ANP) تعیین شد. در این راستا مشخصات بازار به عنوان مهم ترین بُعد اثرگذار بر موفقیت تجاری سازی فناوری مشخص گردید و پس از آن ابعاد: مشخصات فنی، مشخصات مالی و اقتصادی و قوانین و تاییدیه ها، بترتیب رتبه دوم، سوم و چهارم اهمیت را بدست آوردند. در نهایت با بهره گیری از وزن های اولویت عوامل موفقیت تجاری سازی، یک مدل ارزیابی برای تجاری سازی فناوری، ارائه شد.
ارائه دهندگان:
مهدی گودرزی ، مژگان نیکودل، زهرا عظیمی نژاد، فاطمه یوسفی امیری، مژگان سمندرعلی اشتهاردی، دانشگاه علامه طباطبایی
امروزه بیش از 4 میلیارد فقیر در جهان وجود دارد که به ندرت موردتوجه شرکت ها و کسب وکارها قرارگرفته اند و این موضوع علاوه بر افزایش شدت فقر، نابرابری اجتماعی را نیز به طور فزاینده ای افرایش می دهد. با توجه به اینکه 11 مورد از 17 هدف توسعه پایدار مربوط به جوامع کم درآمد است، لذا تمرکز جوامع و کسب و کارها باید به سمت رشد اقتصادی باشد و باید توجه گردد که پیشرفت های گسترده در رفاه اجتماعی و اقتصادی برای همه افراد جامعه ایجاد گردد. لذا جامع ترین راهکار توسعه کسب وکارهای فراگیر است تا تا بتوان ضمن توجه به اصول توسعه پایدار، از کلیه افراد حاضر در جامعه به خصوص افراد قاعده هرم بهترین استفاده را کرد. در اینجا این سوال مطرح می شود که که کسب وکارهای فراگیر چطور در مسیر توسعه پایدار عمل می کنند؟ این پژوهش در پاسخ به این سوال، بعد از جستجوی نظام مند مقالات حوزه کسب و کارهای فراگیر در بازه زمانی 2005 تا 49 مقاله را مورد مطالعه قرار داره و از رویکرد فراترکیب برای ،2021 تحلیل داده های مستخرج از منابع منتخب، استفاده نموده است.
ارائه دهندگان:
نیکا خواج هپور – فریده برقی
دانشگاه آزاد اسلامی قزوین – دانشگاه پیام نور تهران غرب
اکوسیستم نوآوری، شبکه ای از بازیگران با وابستگی متقابل با ترکیب منابع تخصصی اما مکمل با هدف خلق ارزش می باشد. این پژوهش از نوع اکتشافی و توصیفی با استفاده از تحلیل کیفی محتوا، با هدف ساخت مدل مفهومی برای اکوسیستم نوآوری تاب آور شرکت های دانش بنیان خراسان رضوی است. مواردی چون فقدان مهارت های منابع انسانی، کمبود کارگزاران خبره، ضعف فرهنگ نوآوری در استان از جمله یافته های مهم این پژوهش می باشد. محققان معتقدند که تنها زمانی اکوسیستم ها می توانند به سمت تاب آوری حرکت کنند که بتوانند بحران ها را به مسئله نوآوری تبدیل کنند.
ارائه دهندگان:
کیارش فرتاش 1 ، فاطمه اسکندری 2
1 – استادیار، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
2 – دانشجوی کارشناسی ارشد سیاس تگذاری علم و فناوری، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
اکوسیستم نوآوری، شبکه ای از بازیگران با وابستگی متقابل با ترکیب منابع تخصصی اما مکمل با هدف خلق ارزش می باشد. این پژوهش از نوع اکتشافی و توصیفی با استفاده از تحلیل کیفی محتوا، با هدف ساخت مدل مفهومی برای اکوسیستم نوآوری تاب آور شرکت های دانش بنیان خراسان رضوی است. مواردی چون فقدان مهارت های منابع انسانی، کمبود کارگزاران خبره، ضعف فرهنگ نوآوری در استان از جمله یافته های مهم این پژوهش می باشد. محققان معتقدند که تنها زمانی اکوسیستم ها می توانند به سمت تاب آوری حرکت کنند که بتوانند بحران ها را به مسئله نوآوری تبدیل کنند.
ارائه دهندگان:
کیارش فرتاش، استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی
محمدصادق صارمی، استادیار پژوهشکده مطالعات فناوری
فاطمه باوفا صفت، کارشناس ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
نوآوری در حوزه های مختلف اقتصادی و پویایی حاصل از آن در کشورهای مختلف تغییرات فراگیری را به همراه داشته که به اقتصادهای محلی و منطقه ای نیز تعمیم یافته و موجب تحول در فعالیت و ساختار بازیگران این اقتصادها شده است. در این راستا، مقاله حاضر به بررسی ابعاد مختلف مؤثر بر نوآوری و حکمرانی نوآوری در سطح شهرها می پردازد و چارچوبی برای حمایت، توسعه و انتشار نوآوری در سطح شهری پیشنهاد می نماید. برای استخراج این چارچوب بر اساس اقتضائات تهران، از روش گروه کانونی با حضور 5 خبره در 5 جلسه 2 دوساعته در نیمه اول سال 1399 استفاده شده است. در این جلسات بر اساس چالش ها و مسائل شهر تهران و تجارب بین المللی، نقش ها و اقدامات پیشنهادی برای حکمرانی نوآوری شهری در تهران استخراج گردید. بر اساس یافتههای این مقاله، شهرداری ها به عنوان حکمران نوآوری شهری، نقش های مختلفی از جمله شکل دهنده بازار و تحریک کننده تقاضای نوآوری، فراهم کننده بستر توسعه کسب وکارهای نوآور، منبع تأمین مالی و سرمایه و … را بر عهده دارند. در صورت ایفای این نقشها توسط شهرداری ها می توان انتظار بروز اقتصاد شهری نوآورانه، توسعه کسب وکارهای نوآور را داشت.
ارائه دهندگان:
مریم السادات فاقعی، نیما مختارزاده، هادی نیلفروشان، سید مصطفی رضوی
دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران
شتاب زیاد تغییرات فناورانه و پراکنده بودن دانش در بین بنگاهها، بسیاری از بنگاهها را بر آن داشته است که به انتقال دانش از خارج از سازمان، با استفاده از همکاریهای بین سازمانی، روی بیاورند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که فرآیند انتقال دانش، در همکاریهایی با هدف انتقال دانش متمم )همکار یهایی که دو شریک با پایه دانش مشابه با هدف افزایش رقابت پذیری شان شکل می دهند (و مکمل) همکار یهایی که دو طرف با شایستگی محوری متفاوت با هدف افزایش قلمرو کسب وکارشان شکل می دهند (چه تفاوتهایی دارد. برای این منظور از ابزار مصاحبه با مدیران صنعت داروسازی ایران که شرکتهای آنها تجربه موفقیت در همکاریهایی با هدف انتقال دانش متمم و مکمل را داشتهاند، و از روش آنالیز تم استفاده شد. مطابق نتایج پژوهش فرآیند انتقال دانش متمم و دانش مکمل حداقل از 12 جنبه، که در این پژوهش به آن پرداخته میشود، دارای تفاوت است.
ارائه دهندگان:
اشکان علینقیان، مصطفی صفدری رنجبر، مهدی محمدی
دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران؛ دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
هوش مصنوعی یکی از فناور یهای نوظهوری است که در سا لهای اخیر جهان را دچار تغییرات شگرفی کرده و به نظر می رسد دامنه ایجاد تغییرات به وسیله هوش مصنوعی در آینده نیز بسیار گسترده تر و وسیع تر از امروز باشد. با افزایش کاربردهای هوش مصنوعی در سا لهای اخیر، سیاستمداران در جای جای جهان، با توجه به اهمیت روزافزون این فناوری، برای بهبود هرچه بیشتر شرایط استفاده از این فناوری نوظهور و همچنین مقابله با چال شها و خطرات احتمالی آن، نسبت به تدوین برنامههای سیاستی مختلفی اقدام کردهاند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضمو نهای کلیدی اسناد و برنام ههای سیاستی هوش مصنوعی 6 کشور (ایالات متحده، چین، انگلستان، روسیه، هند و امارات) را استخراج نموده است. بررسی 157 مضمون پایه، 49 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون فراگیر استخراج شده از اسناد و برنامههای سیاستی هوش مصنوعی کشورهای مختلف نشان داد که 5 هدف سیاستی و 7 ابزار سیاستی مهم ترین مواردی بود هاند که در اسناد مورد بررسی، تاکید و توجه ویژه ای به آ نها معطوف شده است. آن طور که از نتایج این پژوهش مشخص است، اهداف سیاستی استخراج شده تمامی بازیگران و نهادهای مختلف جامعه را در بر می گیرد و ابزارهای سیاستی نیز تلاش دارند تا هر دو طرف عرضه و تقاضا را در توسعه هوش مصنوعی تقویت و حمایت کنند.
هدف این پژوهش شناسایی ابعاد پیشران های نوآوری زیست محیطی و ابعاد عملکرد نوآورانه زیست محیطی و همچنین بررسی تاثیر پیشران های نوآوری زیست محیطی
بر عملکرد نوآورانه زیست محیطی می باشد. ابعاد پیشران های فناورانه، بازار و قانونی و استانداردها برای پیشران های نوآوری زیست محیطی و ابعاد نوآوری های محصولی، فرآیندی و سازمانی برای عملکرد نوآورانه زیست محیطی استخراج گردید و فرضیه اصلی (پیشران های نوآوری زیست محیطی با عملکرد نوآورانه زیست محیطی رابطه مستقیم دارند) نیز مورد تایید قرار گرفت.
ارائه دهندگان:
سهیل صولتی؛ علیرضا معینی؛ امیر ذاکری؛
دانشکده مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران
در سال های اخیر، علیرغم تحقیقات فراوانی که در رابطه با نوآوری برهم زننده انجام شده است، پژوهش های اندکی به تاثیرات نوآوری برهم زننده بر روی استراتژی سازمان ها، بویژه سازمان های بزرگ و مستقر نیز پرداختهاند. نظریه نوآوری برهم زننده در کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان از اهمیت و محبوبیت بالایی برخوردار شده است. بنابراین، در پژوهش حاضر با بهره گیری از تحلیل اسنادی و روش کیفی تحلیل مضمون به مقایسه تطبیقی داده های حاصل از مصاحبه انجام شده در زمستان سال 1399 با خبرگان سازمان های بزرگ در استان تهران با سایر کشورها در رابطه با تاثیرات نوآوری برهم زننده بر روی استراتژی سازمان ها و ارائه استراتژی پاسخ پرداخته و پیشنهادهایی برای سیاست گزاران کشور، ارائه شده است.
ارائه دهندگان:
سید طه رضا نیرهدی ، سعیده قوچ کانلو، مهدی گودرزی
دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده مدیریت و حسابداری، گروه مدیریت فناوری و کارآفرینی
فرارسی فناورانه به طورکلی به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که کشورهای درحال توسعه برای پرکردن فاصله خود با کشورهای توسعه یافته با تمرکز بر فعالیت های فناورانه و رساندن خود به سطح بازیگران اصلی در یک یا چند فناوری انجام م یدهند. کشور کره جنوبی یکی از کشورهای موفق در امر فرارسی فناورانه در شرق آسیا به شمار م یرود. در این مقاله با استفاده از روش فراترکیب، مقالات علم یپژوهشی در ایران و کره جنوبی با موضوع فرارسی فناورانه، مرور و ترکیب شده، اهم موضوعات و مفاهیمی که پژوهشگران این کشورها به آن ها پرداخته اند شناسایی شده و این موضوعات با یکدیگر مقایسه شده اند و نشان داده شده هرچند فرارسی فناورانه در ایران از ادبیات پژوهشی فقیری برخوردار نیست، خلأهای پژوهشی این حوزه موضوعی کجا است و چگونه می توان آن را غنی تر نمود. ازاین جهت، این پژوهش می تواند مورداستفاده پژوهشگران علاقه مند به مفهوم توسعه، سیاست گذاران حوزه فناوری، مدیران ارشد در صنایع و قانون گذاران حوزه فناوری قرار گیرد.
ارائه دهندگان:
زینب ذوالفعلی، علیرضا بوشهری، ابولفضل باقری
کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات
سیاست علمی کشور
در این پژوهش وضعیت تولید علم، تعاملات دوگانه و سهگانه و هم افزایی تعاملات در دو دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه صنعتی مالک اشتر بر اساس مارپیچ سهگانه مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام این مطالعه، مقالات ISI منتشر شده توسط دو دانشگاه در بازه زمانی 1398 – 1393 از پایگاه وب او ساینس استخراج شد. بر اساس دادههای بدست آمده، دانشگاه صنعتی مالکاشتر رشد بیشتری ( 207 در سال 1393 در مقایسه با 455 در سال 1397 ) در تعداد مقالات داشته است. اگرچه تعداد کل مقالات دانشگاه صنعتی امیرکبیر در این بازه تعداد بیشتری بوده است. همچنین تعاملات دوگانه و سهگانه این دانشگاه نسبت دانشگاه مالکاشتر وضعیت مطلوبتری داشت. در بین تمامی به تعاملات دوگانه مورد بررسی، تعاملات دانشگاه-دولت سهم بیشتری را به خود اختصاص داده بود بر اساس نتایج این پژوهش، تعاملات دانشگاه-صنعت و تعاملات سهگانه دانشگاه-صنعت-دولت در دانشگاه صنعتی امیرکبیر با همافزایی بیشتری همراه بوده است. ایجاد و ساماندهی مراکز رشد، شرکتهای دانشبنیان دانشگاهی و تدوین برنامه راهبردی برای نیل به دانشگاه نسل سوم میتواند از جمله دلایل برتری دانشگاه صنعتی امیرکبیر در این مطالعه باشد.
ارائه دهندگان:
سیدمهدی حمزوی تبریزی – سید فرهنگ فصیحی – علی دهقان
دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران)
ریسک، یکی از ارکان تأثیرگذار در انتخاب استارت آپ توسط شتاب دهندهها است که به برآورد صحیح موفقیت استارت آپ کمک می کند. در همین راستا ارزیابی ریسک به شتاب دهنده کمک می کند تا برداشت روشنی از وضعیت آینده استارت آپ داشته باشد. عوامل متعددی بر انتخاب استارت آپ ها تأثیر می گذارند که در این میان، ریسک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عدم مدیریت ریسک استارت آپ یکی از مهم ترین عوامل عدم تحقق اهداف شتاب دهنده می باشد که موجب بروز شکست و هدررفت منابع شتاب دهنده ها می گردد تا جایی که می تواند اعتبار شتاب دهنده ها را زیر سؤال ببرد. در این پژوهش از روش دلفی برای شناسایی ریسک ها و از مدل تصمیم گیری چندمعیاره برای ارزیابی ریسک های پذیرش استارت آپ ها توسط شتاب دهنده ها و اولویت بندی گزینه های موردنظر، استفاده شده است. به کمک روش سلسله مراتبی و دیمتل ریسک های شناسایی شده وزن دهی و در نهایت استارت آپ های موردنظر به روش ویکور فازی اولویت بندی و انتخاب شدند.
ارائه دهندگان:
آرمان خالدی 1 ، علی شجاعتی 2 ، رضا اسدی فرد 1
1 . استادیار گروه سیاست نوآوری و آینده پژوهی، پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران،
2 . پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران،
روندها و تحولات صورت گرفته در دنیا باعث می شوند که در آینده ماهیت مشاغل و وظایف آن ها با امروز متفاوت باشد. این امر سبب می شود نیروی کار آموزش دیده در بافتار جامعه امروز، برای ایفای نقش در مشاغل نوظهور آینده آمادگی لازم را نداشته باشند. مشاغل بخش سلامت به واسطه تأثیرپذیری بالا از روندها و تحولات آینده، با شدت بیشتری نسبت به شرایط امروز تغییر خواهند کرد. از این رو پژوهش حاضر به دنبال آیند هپژوهی مشاغل بخش سلامت است. در این پژوهش از رویکرد کیفی پویش محیطی به عنوان روش اکتشافی آیند هپژوهی استفاده شده است. در این راستا با استفاده از بررسی اسناد و همچنین مصاحبه با متخصصان حوزه، فهرست روندهای تحول آفرین آینده سلامت شناسایی و تأثیر آنها بر مشاغل این بخش تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تحت تأثیر تغییرات تکنولوژیک، الگوی جدیدی در مشاغل این حوزه به وجود خواهد آمد و رویکردهای جدید در حوزه سلامت باعث تمرکز بر شغل های پیش گیرانه می شود. این عوامل باعث افزایش تقاضا برای مشاغل تخصصی و خدمت محور این بخش شده و ضریب نفوذ این مشاغل در زندگی روزمره را بیشتر خواهد نمود.
ارائه دهندگان:
اشکان حق بین، امیرحسین خامنه، محمودرضا حقی فام، سعید مرندی، مجتبی غروی
شرکت گروه مپنا
یکی از روش های رشد و ارتقاء گروه های بزرگ صنعتی در کشور در حوزه پژوهش و توسعه فناوری، مطالعات تطبیقی و الگوبرداری از شرکت های موفق بین المللی در حوزه کسب و کار مربوطه است. ضرورت راه اندازی مرکز توسعه فناوری های پیشرفته در گروه های صنعتی چندبخشی با هدف توسعه مزیت رقابتی پایدار گروه با همکاری بخش های کسب و کار و شرکت های زیرمجموعه، در کشورهای توسعه یافته مورد تاکید قرار گرفته است. در این مقاله ضمن مرور ادبیات و الگوبرداری از شرکت های پیشرو بین المللی، مدلی به منظور طراحی ابعاد و مختصات راه اندازی این مرکز تدوین و با استفاده از ابزار پرسش نامه و طبق روش دلفی دو مرحله ای از خبرگان مرتبط با موضوع نظرسنجی به عمل آمده است. گزینه ها و مصداق های طرح شده برای سؤالات پرسش نامه از مطالعه موردی و الگوبرداری از تجربیات راه اندازی تکنوسنتر مرکزی توسط شرکت های پیشرو (زیمنس، جنرال الکتریک) در کنار شرکت های دنباله رو هوشمند (آنسالدو، باهارات) و بعضاً شرکت های داخلی استخراج شده است.